سبک زندگی



سبک زندگی

 

انسان با توجه به اعتقادات، باورها، تفکرات، عملکردها و رفتارهایی که دارد، مسیر زندگی‌اش را در جهت سعادت یا شقاوت قرار می‌دهد، از اینجاست که مفهوم سبک زندگی تجلی میابد. این مفهوم عنوانی شناخته‌شده در میان علوم‌انسانی است که از زاویه‌های متعدد به آن نگاه می‌شود و در ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار می‌گیرد؛ به‌گونه‌ای‌که همه ادیان الهی حتی مکاتب بشری را به‌خود مشغول کرده است. مفهوم سبک زندگی در جامعه ما نیز جایگاه ویژه‌ای یافته تا آنجا که در گفتمان ولایت متبلور شده و مقام معظم رهبری بر آن اصرار فراوان داشته‌اند؛ بنابراین می‌توان گفت بحث از سبک زندگی در عرصه‌ی فردی و اجتماعی، از مباحث بسیار ضروری هر جامعه‌ای است. هر جامعه‌ای زمانی ثمره جهان‌بینی خود را می‌تواند به دیگران نشان دهد که سبک زندگی او متناسب با باورها و ارزش‌هایش شکل‌گرفته باشد» (شریفی، 1392: 13). انتخاب سبک زندگی، آینده فرد و به‌تبع، جامعه را رقم می‌زند؛ ازاین‌رو بدون شناخت و درک درستی از سبک زندگی، عادات و شیوه زندگی فردی و اجتماعی به بیراهه خواهد رفت و از آنجایی که غفلت از سبک زندگی می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری بر پیکره‌ی جامعه وارد کند، بررسی موشکافانه این مفهوم ضروری به‌نظر می‌رسد. ازاین‌رو محقق به‌دنبال آن است تا طی پژوهشی، معنا و مفهوم سبک زندگی را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد این مفهوم چه مواردی را در برمی‌گیرد.

مفهوم سبک زندگی

سبک زندگی از ترکیب دو واژه سبک و زندگی با دو بار معنایی متفاوت تشکیل‌شده است. معنای لغوی واژه زندگی روشن است، اما در تعریف واژه سبک در لغت‌نامه‌های فارسی و غیر آن، معانی گوناگون درج‌شده است که اگرچه ریشه در کاربرد آن در علوم مختلف دارد. در زبان فارسی، واژه سبک در روند مفهومی خود، ابتدا و به‌شکل غالب در سبک‌شناسی ادبی و هنری به‌کار می‌رفت» (دهخدا، 1339) اما به‌تدریج در دیگر حوزه‌ها نیز کاربرد یافته است. این کلمه به‌معنای طرز، شیوه، روش (فرهنگ فارسی معین، فرهنگ لغت عمید) طرز خاصی از نظم یا نثر، گداختن چیزی را پس از ریختن (لغت‌نامه دهخدا) آمده است. در زبان عربی، این واژه از مصدر ثلاثی مجرد است که در سه مورد معنا پیدا می‌کند: 1. نقره را گداخت و در قالب ریخت (ابن‌فارس، 1404، 3: 129)؛ 2. سخن را اصلاح و نیکو کرد؛ 3. تجربه‌ها وی را آزمود (بستانی، 1375: 475). اما امروزه در زبان عربی از معادل اسلوب برای معنای سبک بهره می‌برند (طریحی، 1375، 2: 83). در زبان انگلیسی، معادل این واژه style است. style از اصل لاتینی stilus و فرانسه قدیم stylus گرفته شده که به معنی اشیای نوک‌تیز فی (مانند نیزه) بوده است (American her tage, 2000).

در مجموع ترکیب سبک زندگی در لغت‌نامه‌ها، دو معنا را به‌خود اختصاص داده است که عبارت‌اند از: 1. روش زندگی فرد، گروه یا فرهنگ (Webster online Dic, 2004)؛ 2. روش خاصی از زندگی یک شخص یا گروهthe concise oxford Dic, 1990) ). بنابراین، سبک زندگی عبارت‌است از: شیوه زندگی یا سبک زیستن که منعکس‌کننده گرایش‌ها و ارزش‌های فرد یا گروه است و همچنین عادات، نگرش‌ها، سلیقه‌ها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و . که باهم طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را شکل می‌دهند» (مهدوی کنی، 1387: 51). این ترکیب برای معرفی نحوه و شرایط زندگی انسان استفاده می‌گردد.

سبک زندگی از دیدگاه قرآن

از اهداف قرآن‌کریم، تعلیم سبک زندگی صحیح است، به‌گونه‌ای که می‌توان با شناسایی ارزش‌ها و هنجارها و ضد آنها که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است، این سبک را شناسایی کرد و با انطباق روش زندگی با روش‌های قرآنی به قله سعادت و خوشبختی دست یافت. قرآن‌کریم در آیات متعدد از یک‌سو، سبک زندگی غیرالهی را مورد مذمت و تخطئه قرار می‌دهد و این مذمت هم ناظر به‌ساحت فردی و هم ساحت جمعی آدمی است که از آن جمله می‌توان در ساحت فردی به آیات مبارکه: اِن الانسانَ لَفِی خُسرٍ» (عصر: 2)، وَ جَعَلُوا لَهُ مِن عِبادِهِ جُزءً اِنَّ الانسانَ لَکَفُورٌ مُبینً» (زخرف: 15)، وَ یَدعُ الانسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَیرِ وَ کانَ الانسانُ عَجُولاً» (اسراء: 11) و در ساحت جمعی به آیات مبارکه: وَاتَّقوا فِتنَهً لَّا تُصِیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنکُم خاصَّهً وَاعلَمُوا اَنَّ اللهَ شَدیدُ العِقَابِ» (انفال: 25)، وَ مَا اَرسَلنَا فِی قَریَهٍ مِّن نَّبِیِّ اِلّا اَخَذنَا اَهلَهَا بِالبَاساءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم یَضَّرَّعُونَ. ثُمَّ بَدَّلنَا مَکانَ السَّیئَهِ الحَسنَهَ حَتَّی عَفَوا وَّ قالُوا قَد مَسَّ ءابَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَاَخَذنَاهُم بَغتَهً وَهُم لَایَشعُرُونَ» (اعراف: 95-94) اشاره کرد و از دیگر سوی، سبک زندگی صحیح و پذیرفته شده اسلام را بیان می‌کند و از سبک زندگی ایده‌آل اسلامی با عنوان حیات طیبه یاد می‌کند، اگرچه تنها یک‌بار در قرآن به‌صراحت از حیات طیبه سخن به‌میان آمده است. اما در جای‌جای قرآن اشارات بسیاری به آن شده است که در میان مؤلفه‌هایی می‌توان به آن دست یافت که قرآن برای زندگی سالم معرفی کرده است.

برای درک چیستی حیات طیبه مناسب است، اول دو واژه حیات» و طیبه» مفهوم‌شناسی شوند. واژه حیات درمقابل موت به‌معنای زندگی و زنده‌بودن است و آن را نیروی رشد و حرکت و احساس نیز گفته‌اند» (راغب، 1404: 269)، حیات در نظر قرآن‌کریم اعم از حیات نباتی، حیوانی و انسانی است» (مصطفوی،1360، 2: 337). طیبه یا طیب به‌معنای پاک و پاکیزه و آن چیزی است که انسان به‌شکل طبیعی به آن تمایل دارد. درمقابل، خبیث و ناپاک که انسان از آن متنفر است» (ابن منظور، 1314، 1: 563).

در زمینه چگونگی دستیابی به‌حیات طیبه بایست گفت که سالک با سیر انفس و انجام عمل صالح در حال ایمان به‌حیات طیبه‌ دست می‌یابد: مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرَ اَو اُنثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم اَجرَهُم بِاَحسَنِ ما کانوا یَعمَلُون؛ هر مرد یا زن پرهیزگاری که کار نیک و شایسته کند (از حسن فاعلی و حسن فعلی هر دو برخوردار باشد) او را به‌حیات طیب (زندگانی پاک و خوش) زنده بداریم و پاداششان را بر پایه بهترین عملی می‌دهیم که همواره انجام می‌داده‌اند (نحل: 97). آیه حاکی از آن است که ایمان و عمل صالح ملاک و معیار اساسی سبک زندگی قرآنی است، حیات طیبه و لقای پروردگار هر دو با ایمان و عمل صالح به‌دست می‌آید، از آن جهت که حیات سبب حس و حرکت در همه موجودات است، حیات طیبه نیز شهود حق‌تعالی و سیر در تجلیات انوار الهی و سبک زندگی جدید نورانی برای آدمی می‌گردد و بی‌گمان این حیات برتر از حیات حیوانی مشترک بین انسان و حیوان است و آثاری که قرآن برای آن بیان کرده، بسیار بالاتر از اثرهای حیات مادی و عادی است. صاحب این حیات طیب، مستغرق در نعمات معنوی است. حقایق را می‌بیند و در خود عزت و کرامت می‌یابد، زیرا به معدن عظمت متصل شده است» (جوادی آملی، 1383، 2: 163-162).

درحقیقت طبق این آیه شریفه که با صراحت به‌حیات طیبه اشاره کرده است، گویی بین انسان و پروردگار جهانیان عهد و پیمانی است که پاسداشت آن درهای معنوی را می‌گشاید و آدمی را به‌حیات طیبه و سبک زندگی نوین رهنمون می‌کند. مفسران در تفسیر حیات طیبه در این آیه، دیدگاه‌های متعددی را مطرح کرده‌اند. از نظر مطهری، حیات طیبه و معنوی مختص آخرت نیست، بلکه با تحقق شرایط در همین عالم حاصل می‌شود؛ زیرا از آنجا که ایمان و عمل صالح از امور معنوی‌ای هستند که در همین عالم تحقق می‌یابند، حیات طیبه مترتب بر ایمان و عمل صالح نیز در همین عالم محقق می‌شود» (مطهری، 1368، 22: 89). امام خمینی (ره); دراین‌باره می‌فرماید: اگر کسی با عمل توانست این قیود را بشکند و عمل‌ها را به‌عمل صالح واحد برگرداند و اوراد را به ورد واحد ارجاع دهد، فَلَنُحیِییَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً. اینجاست که خداوند می‌فرماید: این عامل به‌عمل صالح را به زندگی طیب و طاهر زنده می‌کنیم، نه این‌که گمان کنی چنین کسی در این عالم در زندگی طیب و طاهر نیست، بلکه اگر عمل صالح شد، در این عالم زندگی طیب و طاهر پیدا می‌کند» (امام خمینی، 1381، 3: 465). برخی از دیگر مفسران، حیات طیبه را حیات بهشتی می‌دانند که مرگ ندارد و فقر و بیماری در آن نیست» (فخررازی، 20: 113) و برخی دیگر حیات طیبه را رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پرطراوت و زندگی خوش در آنجا و زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی تفسیر کرده‌اند» (طبری، 1333، 7: 734-735). در هر حال به‌نظر می‌رسد، موارد یادشده بخشی از واقعیت حیات طیبه موردنظر قرآن را بیان کرده و تمام واقعیت نیست و آنچه مسلم است، این است که حیات طیبه هم حیات اخروی می‌تواند باشد و هم حیات دنیوی و ظهور و بروز مرتبه‌ای از آن برای پرهیزگاری که عمل صالح انجام می‌دهد، واقعیتی است انکارنکردنی؛ بنابراین بایست گفت مفهوم حیات طیبه آن‌چنان وسیع و گسترده است که همه این‌ها و غیر این‌ها را در برمی‌گیرد. درحقیقت سبک زندگی قرآنی سبکی است منزه از هر نظر و پاکیزه از همه آلودگی‌ها، ظلم‌ها و خیانت‌ها، عداوت‌ها، اسارت‌ها و ذلت‌ها و انواع نگرانی‌ها و هرگونه چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار می‌کند» (مکارم شیرازی، 1369، 11: 394). پس می‌توان نتیجه گرفت اگر ایمان همراه با عمل صالح شود، حیات طیبه را به بار می‌نشاند؛ به‌عبارتی تحقق زندگی با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعادل و مفاهیم سازنده انسانی که این همان سبک زندگی مدنظر قرآن است.

سبک زندگی از منظر ائمه اطهار علیهم السلام

مبحث سبک زندگی در دین مقدس اسلام از سابقه‌ای 1400 ساله برخوردار است و با نام‌های گوناگون از آن یاد شده و روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) درباره زندگی باسعادت، زندگی صالحانه و تشویق مسلمین به رعایت دستورات دینی در کلیه مراحل زندگی در منابع اسلامی موجود است. از اسناد روایی درباره سبک زندگی صحیح، خطبه 193 نهج‌البلاغه است، به‌طوری که چندین فراز از این خطبه به تبیین سبک زندگی متقین می‌پردازد. اولین وصف متقین در این خطبه این است که به صواب سخن می‌گویند (مَنطِقُهُمُ الصَّوابُ) این عبارت سبک و شیوه سخن گفتن متقین را مشخص می‌کند. دومین صفتی که حضرت برای متقین بیان کرده، این است که لباسی میانه بر تن می‌کنند (وَ مَلبَسُهُمُ الاِقتِصادُ). این فراز به پوشش صحیح متقین اشاره کرده است که از مصادیق مهم در سبک زندگی است. صفت بعدی که درباره متقین آورده شده است، تواضع آنان است (وَ مَشیُهُمُ التَّواضُعُ)؛ یعنی متقین رفتار و منش متواضعانه دارند که این تنها مختص به تواضع در راه رفتن آنها نیست، بلکه با سایر رفتارهای آنها نیز همراه است. ویژگی بعدی که در سبک زندگی آنان مورد توجه قرارگرفته، در مورد چشم فروبستن از حرام است (غَضُّوا اَبصارَهُم عمّا حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِم)؛ این عبارت بیانگر آن است که متقین هنگام مواجهه با آنچه خداوند حرام کرده، چشمان خود را نگه می‌دارند و از دیدن امتناع می‌ورزند. در فراز بعدی به‌گوش سپردن به دانش سودمند، توسط متقین اشاره شده است (وَ وَقَفُوا اَسماعَهُم عَلَی العِلمِ النّافِعِ لَهُم)؛ گویی این فراز بیانگر این است که انسان‌های باتقوا گوش‌های خود را وقف مطالب مفید می‌کنند و به هر چیزی گوش نمی‌سپارند. این فرازها شمه‌ای از زیستن به سبک ائمه اطهار: و به‌تبع آن قرآن را به‌وصف کشیده است. در دیگر جایی امام علی علیه السلام درباره برنامه زندگی سعادتمندانه به فرزندش امام حسن علیه السلام می‌فرماید: فرزندم، پرهیزگار در فعالیت‌های خود بایست سه زمان را قرار دهد، زمانی‌که در آن با خدا مناجات می‌کند، زمانی‌که در آن به‌حساب کشی از نفس می‌پردازد و زمانی‌که آن را برای لذت حلال و آراستگی خود خالی کند و مؤمن را گریزی نیست که در سه کار حضور داشته باشد: اصلاح امور معاش، گام برداشتن برای آخرت یا لذت‌های حلال» (ابن‌شعبه حرانی، 1404، 1: 11).

بایست گفت علاوه بر روایاتی که از ائمه معصومین: درباره تبیین سبک زندگی صحیح وجود دارد، روایاتی هم از این بزرگواران به مذمت و دوری از سبک زندگی نامناسب و پرهیز از تشبه به کفار اشاره می‌کنند، از آن جمله به این روایت می‌توان اشاره کرد که امام صادق علیه السلام با نقل از اجدادشان در حدیثی قدسی از زبان خداوند متعال می‌فرمایند: بندگان من، لباس دشمنان مرا نپوشید و غذای دشمنان مرا نخورید و از هم‌شکلی (سبک زندگی) با دشمنان من بپرهیزید، وگرنه شما نیز مانند آنها، دشمن من خواهید شد» (حر عاملی، 1368: 1957). با صراحت می‌توان گفت: شیوه و روش زندگی صحیح در کلام و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین: یکسره مشهود است، به‌گونه‌ای که اگر در سبک زندگی این بزرگواران عمیق شویم، بهترین راه برای رسیدن به سبک زندگی ایده‌آل را در اختیار خواهیم داشت.

سبک زندگی از دیدگاه اندیشمندان

واژه سنت یا سبک زندگی که در ابتدا توسط مسلمانان و از روش زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گرفته شده بود، در سال 1929 میلادی توسط آلفرد آدلر در غرب بازیابی شد و نسبت به رویکردهایی که در علوم‌اجتماعی، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی بدان پرداخته‌شده بود، تعاریف متفاوتی یافت (مهدوی کنی، 1387). این واژه به‌تدریج در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و به‌دنبال آن در دیگر حوزه‌های علوم‌انسانی رواج پیدا کرد و به‌شکل فزاینده مورد توجه محققان و اندیشمندان قرار گرفت. به‌طوری که امروزه، سبک زندگی در مرز تبدیل‌شدن به یک دانش است و شاید بی‌راه نباشد که بگوییم هم‌اکنون به دانش تبدیل‌شده است، در جوامع غربی رشته‌های مختلفی را می‌یابیم که هرکدام از آنها بخشی از مفاد و سرفصل‌های مبحث سبک زندگی را در خود جای داده‌اند. ازاین‌رو دور نیست که سبک زندگی را به‌عنوان دانش مستقلی معرفی کنند و از پراکندگی در میان دانش‌های مختلف رها کند» (مهدی‌زاده، 1390: 104-103). در ایران نیز با توجه به اهمیت سبک زندگی و پافشاری‌های مقام معظم رهبری دراین‌باره، باعث شد تا متفکران و صاحب‌نظران به این مبحث توجه ویژه کنند و از دیدگاه‌های مختلف به بررسی آن بپردازند و آن را در حوزه علوم‌انسانی بیشتر موردعنایت قرار دهند. بنابراین این مفهوم از کلیدی‌ترین مفاهیم در علوم‌اجتماعی و انسانی است که به‌تدریج همان جایگاهی را یافته که دهه‌های پیش مفاهیمی، مانند طبقه و منزلت اجتماعی دارا بودند و می‌تواند به نحو دقیق‌تری گویای واقعیت پیچیده رفتارها و نگرش‌های جامعه امروزی باشد و حتی برخی از اندیشمندان، به‌کارگیری آن به‌جای مفاهیم فراگیری، همچون قومیت و ملیت را مطرح کرده‌اند» (حاجیانی، 1391: 8-7).

در دیدگاه اندیشمندان، سبک زندگی مفهوم یا ساختاری کلی است و در تمامی محدوده‌های مختلف زندگی می‌تواند کاربرد داشته باشد. این مفهوم بیشتر برای بیان روش زندگی مردم به‌کار می‌رود و منعکس‌کننده طیف کاملی از ارزش‌ها، عقاید و فعالیت‌های اجتماعی است» (ازکیا و حسینی رودبارکی، 1386: 241). به دیگر بیان سبک زندگی اموری را شامل می‌شود که به زندگی انسان اعم از بعد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط می‌شود؛ اموری نظیر بینش‌ها (ادراک‌ها و معتقدات) و گرایش‌ها (ارزش‌ها، تمایلات و ترجیحات) که اموری ذهنی و درونی هستند و امور بیرونی اعم از اعمال هوشیارانه و ناهوشیارانه، حالات و وضعیت جسمی، فرهنگ، فعالیت‌های اقتصادی، موقعیت‌های اجتماعی و .

[2]». درحقیقت برای تعریف سبک زندگی به متن و زمینه‌هایی بایست پرداخت که مفهوم سبک زندگی در آنها به‌کار می‌رود. بایست گفت سبک زندگی مفهومی گسترده است و هر صاحب‌نظری با توجه به رویکردهای نظری، حوزه تخصصی و دغدغه‌ها و شرایط اجتماعی و فرهنگی زمان خویش، تعاریف و شاخصه‌هایی را با تمرکز بر وجه یا وجوهی از این مفهوم چندبعدی عرضه کرده است.

باوجود دیدگاه‌های متفاوت در زمینه سبک زندگی، محققان درباره برخی ویژگی‌های تحقق سبک زندگی در یک جامعه اتفاق نظر دارند: 1. ترجیحات افراد در زندگی روزمره دارای سبک هستند؛ 2. سبک زندگی هم وجه فردی و هم وجه گروهی دارد، اما اعضای یک گروه سبک زندگی با یکدیگر تعامل همیشگی و پایداری ندارند؛ 3. سبک زندگی، شامل آن‌گونه رفتارهایی نمی‌شود که مردم حق انتخاب بدیلی برای آن‌ها ندارند (فاضلی، 1382: 82-81). کم‌وبیش می‌توان نتیجه گرفت در تعریف سبک زندگی، دو مفهوم نهفته است که هر دو مفهوم نیز به واژه سبک باز می‌گردد: اول، مفهوم وحدت و دوم، مفهوم تمایز. به این معنی که سبک زندگی شامل مجموعه‌ای از عناصر است که به‌شکل نظام‌مند با یکدیگر مرتبط بوده و یک مجموعه کل را به‌وجود می‌آورند. همین وحدت، هماهنگی و نظام‌مندی این مجموعه را از مجموعه‌های دیگر متمایز می‌کند. وجود کلماتی چون الگو، نظام‌مندی، کلیت، هویت و تمایز در تعاریف نشانگر همین مطلب است (مهدوی‌کنی، 1386). درحقیقت می‌توان گفت سبک زندگی یک نظام‌واره و سیستم خاص زندگی است که به فرد، خانواده یا جامعه، هویتی خاص می‌بخشد. این نظام واره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانواده‌ها و جوامع را از هم متمایز می‌کند. سبک زندگی از این حیث مجموعه‌ای کم‌وبیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد است که نه تنها برآورده حاجات و نیازهای مادی و معنوی وی است، بلکه روایت خاصی را در برابر دیگران مجسم می‌کند که وی برای هویت شخصی خویش برمی‌گزیند. درواقع رفتارهای ساده و جلوه‌های ظاهری ما هنگامی‌که به‌شکل یکپارچه در نظر گرفته می‌شود، سبک زندگی ما را رقم می‌زند. مصرف، معاشرت، لباس پوشیدن، حرف زدن، تفریح، اوقات فراغت، آرایش ظاهری، طرز خوراک، معماری شهر و بازار و منازل، دکوراسیون منزل و امثال آن در بسته‌ای کامل از سبک زندگی ما قرار دارند. این جلوه‌های رفتاری، ظهور خارجی شخصیت ما در محیط زندگی و نشانی از عقاید، باورها، ارزش‌ها و علاقه‌های ما است و ترکیب آن‌ها ترکیب شخصیت فردی و اجتماعی ما را می‌نمایاند» (شریفی، 1392: 28-27). سبک زندگی شامل نظام ارتباطی، نظام معیشتی، تفریح و شیوه‌های گذراندن اوقات فراغت، الگوی خرید و مصرف، توجه به مد، جلوه‌های عینی منزلت، استفاده از محصولات تکنولوژیک، نحوه استفاده از صنایع فرهنگی، نقاط تمرکز علاقه‌مندی در فرهنگ، مانند دین، خانواده، میهن، هنر، ورزش و امثال آن می‌شود» (مهدوی‌کنی، 1386: 78).

 به دیگر تعبیر بر اساس ادبیات موجود، ابعاد سبک زندگی شامل موارد زیر است: عقاید، باورها، ارزش‌ها و گرایش‌های اجتماعی، استفاده از کالاها، خدمات و شیوه‌های به‌کارگیری آن‌ها به‌ویژه موسیقی و رسانه، الگوی تغذیه، الگوی بدن، آرایش، ورزش، بهداشت سلامت، الگوی گذراندن اوقات فراغت و بازی و تفریح، الگوی پوشش، شیوه تعاملات و روابط اجتماعی، آداب معاشرت، شیوه گفتار و ادبیات، رفتار محیط‌زیستی، شیوه هویت‌سازی و چگونگی معرفی خود، الگوی ازدواج و همسرگزینی، روابط شویی و روش‌های تربیتی، کیفیت مشارکت‌های اجتماعی و مدنی، دارایی‌های فرهنگی (کتاب، اثاثیه، تزیین‌های منزل و .) و علایق هنری. البته بایست توجه کرد، ارتباط منسجم میان عناصر و ابعاد انواع سبک‌های زندگی متفاوت است و بین آن‌ها روابطی از گونه همسازی (فقدان انسجام) دیده می‌شود»(فاضلی، 1382: 91). به‌گونه‌ای‌که در سبک زندگی غرب تنها قالب در نظر گرفته می‌شود، در حالی که سبک زندگی اسلامی قالب و محتواست؛ ظاهر و باطن زندگی است. درحقیقت سبک زندگی عبارت است از اول، نگاه به زندگی و عالم هستی (افکار و عقاید)؛ دوم، احساس نسبت به زندگی که همان حب و بغض ما است، نسبت به افراد و افعال و اشیا؛ سوم، سبک زندگی یعنی برنامه‌ها و روش‌ها و رفتارهای ما» (حق‌شناس، 1393: 18).

ویژگی‌های سبک زندگی

 برای دریافت بهتر مفهوم سبک زندگی، به تبیین ویژگی‌های آن پرداخته می‌شود:

نخست: سبک زندگی ترکیبی از صورت (سبک) و معنا (زندگی) است. رفتاری برآمده از باورها و پسندها و مبتنی بر دیدگاهی مصرح و آگاهانه یا غیرمصرح و نیمه خودآگاه در فلسفه حیات است. سبک زندگی را نمی‌توان از باورها و ارزش‌ها بریده دانست، ظواهر زندگی حاصل آن باورها و پسندها است؛

 دوم: مجموعه عناصر زندگی هنگامی به سبک زندگی تبدیل می‌شوند که به حد نصاب انسجام و همبستگی رسیده و همخوانی و تناسب داشته باشند. مجموعه‌ای درهم از چندین نوع منطق و مدل سبک زندگی نیست؛ برای نمونه نظام ارتباطی بایست با نظام معیشتی، نظام اعتقادی، نظام فرهنگی و نظام مصرف تناسب داشته باشد. این تناسب بایست مقداری پایدار بماند. انسجام موقتی که تحت‌تأثیر جو اجتماعی بسیار سریع از بین رود، سبک زندگی را پدید نمی‌آورد؛

سوم: در پدید آمدن سبک زندگی بیشتر عناصر، اختیاری است. اگر فردی در یک اردوگاه کار اجباری یا در اسارت و تحت‌فشار بیرونی، مجبور به رفتار بر اساس نوع خاصی از زیستن شود، سبک زندگی ندارد. سبک زندگی بایست انتخاب شود و شخص فعالانه در تعریف و چینش و معماری آن بر اساس نظام اعتقادی و ارزش‌هایش مشارکت داشته باشد. اگرچه رسانه‌ها پیوسته تصویرهای جدید سبک زندگی را منتشر می‌کنند و ذهن‌ها و دل‌ها را برای انتخاب آن برمی‌انگیزند.

چهارم: سبک زندگی ایجادکردنی و تغییرپذیر است، زیرا نوعی انتخاب شخصی، آیین فردی و طراحی است که می‌توان آن را نقد. اگرچه شرایط اجتماعی ممکن است، تغییر و تحول در سبک زندگی را بسیار دشوار گرداند؛

پنجم: جز در دوران کودکی که هنوز شخصیت فرد به‌درستی شکل نگرفته است، نمی‌توان انسانی را بدون آداب یا سبک زندگی تصور کرد. ما اگر شکل خاصی از زندگی را بااراده و اختیار خود انتخاب نکنیم، ناخودآگاه در قالب‌های تعین یافته محیط و جامعه قرار می‌گیریم. بنابراین چه خوب است که آگاهانه و از سر اختیار شکل زندگی خود را تعیین کنیم و اجازه ندهیم، شرایط محیطی رنگ شخصیت ما را عوض کند؛

ششم: سبک زندگی به نوعی هویت اجتماعی ختم می‌شود. پدیدارشناسان فرهنگی اصرار می‌کنند که سبک زندگی برای افراد شخصیت می‌سازد؛ یعنی فرد کلاس هویتی خود را با نوع ارتباطات، نوع شغل، سبد مصرفی و سایر ظواهر انتخابی خود، معرفی می‌کند. از دیگر سوی، فرد بر اساس سبک زندگی آرام‌آرام به رفتارهایی عادت می‌کند و از درون شکل می‌گیرد. این موضوع باعث می‌شود که نظام ارزشی خاصی نیز برایش درونی شود. تجزیه‌وتحلیل ما هم از شخصیت و هویت دیگران تا اندازه‌ای به همین ظواهر وابسته است (از کوزه همان برون تراود که در اوست)؛

هفتم: در سطح کلان اجتماعی، سبک زندگی همگرایی و واگرایی پدید می‌آورد. اشخاصی‌که سال‌ها مانند هم زیسته‌اند، آرام‌آرام مانند هم‌فکر می‌کنند و حساسیت‌ها و علاقه‌هایی مشترک خواهند داشت. این همگرایی از پیش تعریف‌شده به موضع‌گیری‌ها و قضاوت‌های اجتماعی فرهنگی و اخلاقی یکسان خواهد رسید و یک‌قطب هم‌نوا یا قدرت اجتماعی پنهان تشکیل خواهد داد (شریفی، 1392: 31-29).

حال که شمه‌ای از ویژگی‌های سبک زندگی مورد بررسی قرار گرفت، به اهمیت جایگاه آن در زندگی بهتر می‌توان پی برد. سبک زندگی جزئی از تاروپود زندگی هرشخصی است و همگان مانند هوای تنفس از صبح تا شام درگیر مسائل مختلف آن هستند و این مطلب به قشر خاصی از انسان‌ها تعلق ندارد. مقام معظم رهبری در این زمینه می‌فرمایند: ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم که هدف انسان رستگاری، فلاح و نجات است بایست به سبک زندگی اهمیت دهیم اگر به معنویت و رستگاری معنوی هم اعتقاد نداشته باشیم، برای برخورداری از زندگی راحت، دارای امنیت روانی و اخلاقی باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بایست گفت سبک زندگی می‌تواند، انسان را به تعالی و یا سقوط در تباهی سوق دهد، به‌گونه‌ای‌که انتخاب سبک‌های مختلف زندگی در مواردی رشد و پیشرفت‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی را به‌دنبال داشته است و در مواردی دیگر منجر به ظهور و بروز بسیاری از آسیب‌های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی در سطح جوامع گردیده است که ریشه این آسیب‌ها را بایستی در سبک زندگی غیرالهی جست‌وجو کرد. فرقه ضاله و انحرافی و در بعد کلان استکبار جهانی کمر همت بسته تا از طریق سبک زندگی به استعمار و استثمار ملت‌ها به‌ویژه ملت‌های مسلمان و شیعیان دست یابد. بنبراین شناخت ژرف و عمیق انواع سبک‌های زندگی و انتخاب بهترین آن‌ها که مطابق با فطرت و طبیعت انسانی باشد از ضرورت‌های پیش‌روی هر جامعه انسانی است که بحث از آن مقاله‌ای جداگانه را می‌طلبد.

نتیجه‌گیری

سبک زندگی در دهه‌های اخیر از مفاهیم اساسی در حوزه‌ی علوم‌انسانی بوده است. این مفهوم از زوایای مختلف مورد بررسی قرارگرفته و از دیدگاه صاحب‌نظران، مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها را تشکیل می‌دهد. سبک زندگی معنایی است که به‌روش خاصی از زندگی یک فرد یا جامعه می‌پردازد و اثرپذیر از جهان‌بینی و ارزش‌های حاکم بر آن فرد و جامعه است. هر دین یا مکتب بشری با توجه به رویکردهای نظری، جهان‌بینی و ارزش‌ها و شرایط اجتماعی و فرهنگی زمان خویش، تعاریف و شاخصه‌هایی را با تمرکز بر وجه یا وجوهی از این مفهوم چندبعدی ارائه کرده است. ازاین‌رو سبک زندگی از منظر جهان‌بینی قرآنی و الهی، سبکی است منزه از هر نظر و پاکیزه از همه آلودگی‌ها و هرگونه چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار می‌سازد و هنگامی‌که ایمان همراه با عمل صالح شود، آن را به بار می‌نشاند که از آن به‌عنوان حیات طیبه یاد شده است. اگرچه تنها یک‌بار در قرآن به‌صراحت از حیات طیبه سخن به‌میان آمده است، اما در جای‌جای قرآن اشارات بسیاری به آن شده است که می‌توان در میان مؤلفه‌هایی به آن دست یافت که قرآن برای یک زندگی سالم معرفی کرده است. این مفهوم از منظر ائمه اطهار علیهم السلام نیز چیزی متفاوت از دیدگاه قرآن نیست؛ به‌گونه‌ای‌که شیوه و روش زندگی صحیح در کلام و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین علیهم السلام یکسره مشهود است و اگر در سبک زندگی این بزرگواران عمیق شویم، بهترین راه برای رسیدن به سبک زندگی ایده‌آل و قرآنی را در اختیار خواهیم داشت. با نگاه اجمالی بر دیدگاه‌های اندیشمندان می‌توان گفت، سبک زندگی یک نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به فرد، خانواده یا جامعه، هویتی خاص می‌بخشد؛ بنابراین با توجه به ویژگی‌های سبک زندگی که بیان گردید، برای اصلاح یا ساخت یک سبک زندگی با توجه به جهان‌بینی و ارزش‌های حاکم بر فرد و جامعه، بایست اقدام گردد.

فهرست منابع

  1. قرآن‌کریم
  2. نهج‌البلاغه
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414 ق) لسان العرب؛ بیروت: دار الصادر.
  4. ازکیا، مصطفی و سکینه حسینی رودبارکی (1386) تغییرات نسلی سبک زندگی در جامعه روستایی»، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال دهم، ش 37.
  5. جوادی آملی، عبدالله (1383): تفسیر موضوعی قرآن‌کریم (توحید در قرآن)، ج 2. قم: اسراء.
  6. حاجیانی، ابراهیم (1391) سبک زندگی و مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع مصلحت نظام.
  7. حق‌شناس، سیدمهدی (1393) راهبردهای سبک زندگی اسلامی ایرانی، قم: چاف.
  8. دهخدا، علی‌اکبر (1372) لغت‌نامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  9. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1404) المفردات، قم: دفتر کتاب.
  10. شریفی، احمدحسین (1392) همیشه بهار، قم: نشر معارف.
  11. فاضلی، محمد (1382) مصرف و سبک زندگی، قم: صبح صادق.
  12. مصطفوی، حسن (1360) التحقیق فی کلمات القرآن، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
  13. مطهری، مرتضی (1376) تعلیم و تربیت در اسلام، تهران: صدرا.
  14. مکارم شیرازی، ناصر (1372) تفسیر نمونه، قم: دارالکتب الاسلامیه.
  15. مهدوی‌کنی، محمدسعید (1386) دین و سبک زندگی، تهران: دانشگاه امام صادق7.
  16. مهدوی‌کنی، محمدسعید (1387) مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، ش 1.
  17. مهدی‌زاده، حسین (1390) تبدیل‌شدن سبک زندگی به یک دانش مستقل»، مجله سوره، ش 5.
  18. خمینی، سید روح‌الله (1381) تقریرات فلسفه، ج 3. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;.

چرا باید به سبک زندگی» اهمیت داد؟


یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوه‌ی زیستن - اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است - این یک بُعد مهم است؛ این موضوع را میخواهیم امروز یک قدری بحث کنیم. ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم - که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است - باید به سبک زندگی اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. بنابراین مسئله، مسئله‌ی اساسی و مهمی است.[1]


سبک زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است


ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
 آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، ت، اقتصاد، اقتدار ی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینه‌ی ت، هم در زمینه‌ی مسائل علمی، هم در زمینه‌ی مسائل اجتماعی، هم در زمینه‌ی اختراعات - که شما حالا اینجا نمونه‌اش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علی‌رغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
 اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت ی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.[2]


توجه                                                                                                             توجه

دوستان ساکن درمشهدمیتوانید دراولین انجمن نوجوانان مشهدعضو شوند،بامحوریت بالابردن توانایی های نوجوانان12تا18.

برگذاری کلاس های تقویتی،کلاس های ورزشی،مسابقات مهارتی و ورزشی،اردوهای تفریحی،آموزشی و مذهبی،کاهش هزینه های خانواده،بالابردن اعتمادبه نفس و تقویت اخلاق و رفتار،آشنایی بامشاغل مختلف و غیره.  .

جهت اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بگیرید:

                          09158202344شفیعی

                          ۰۹۳۶۸۶۸۳۷۷۱برومندفر

                          https://t.me/anj_1398 لینک کانال


توجه                                                                                                             توجه

دوستان میتوانید دراولین انجمن نوجوانان همیار شوری عضو شوید،بامحوریت بالابردن توانایی های نوجوانان12تا18.

برگذاری کلاس های تقویتی،کلاس های ورزشی،مسابقات مهارتی و ورزشی،اردوهای تفریحی،آموزشی و مذهبی،کاهش هزینه های خانواده،بالابردن اعتمادبه نفس و تقویت اخلاق و رفتار،آشنایی بامشاغل مختلف و غیره.  .

جهت اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بگیرید:

                          09158202344شفیعی

                          ۰۹۳۶۸۶۸۳۷۷۱برومندفر

                          https://t.me/anj_1398 لینک کانال


تعریف شما از دوست چیست؟ واژه‌ی دوست برای هر کس معنای به‌خصوصی دارد. دوست خوب بودن همیشه آسان نیست، ولی صرف زمان برای پرورش یک دوستی بادوام قطعا باارزش است. سال‌ها می‌گذرد، عده‌ای در کنارتان می‌مانند، اما همه باقی نخواهند ماند و شما می‌فهمید که یک دوستی پایدار چقدر باارزش است. البته برای داشتن یک دوست خوب، خودتان هم باید دوست خوبی باشید؛ پس برای عمیق‌تر کردن روابط دوستی‌ و پیدا کردن دوستان همیشگی، راهکارهای زیر را دنبال کنید و ببینید که چگونه یک دوست خوب باشیم

گام اول: معتمد باشید

۱. به قول‌هایتان عمل کنید

هیچ‌گاه قولی ندهید که نمی‌توانید به آن عمل کنید یا حداقل عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر می‌گویید که با دوستی زمان‌تان را سپری خواهید کرد و کاری مشروع برایتان پیش می‌آید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جواب‌های منفی هم به اندازه‌ی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند. اگر نمی‌توانید به سر قرارتان بروید، به دوست‌تان هدیه‌ای بدهید و از وی عذرخواهی کنید. هیچ کس بی‌عیب و نقص نیست و ایرادی ندارد که به طور اتفاقی به یک قول‌تان عمل نکنید، اما هرگز این کار را به عادت تبدیل نکنید. اگر بدقولی چندین بار و به طور مداوم اتفاق بیفتد، دیگر معتمد به نظر نمی‌رسید چون نمی‌توانید به تعهدتان به دیگران و کسی مثل دوست‌تان پایبند باشید.

  • زمانی که قولی جدی می‌دهید، به چشمان دوست‌تان نگاه کنید و به آرامی صحبت کنید تا نشان دهید که این قول واقعا برایتان ارزشمند است؛ نه اینکه فقط آن را به زبان بیاورید چون فکر می‌کنید که باید این کار را انجام دهید. چنین قولی را نشکنید، چون باعث ناراحتی دوست‌تان می‌شود و حتی شاید دوستی‌تان را از بین ببرد.

۲. قابل اتکا باشید

از مهم‌ترین ویژگی‌های یک دوست خوب، قابل اتکا بودن است. دوست شما مخصوصا در شرایط سخت به حمایت‌تان نیاز دارد. هیچ‌کس حمایت غیر واقعی را دوست ندارد و آن را برای دوست نزدیکش نمی‌خواهد. تکیه به کسی که رفتاری متغیر دارد بسیار سخت است. همه‌ی ما افرادی را می‌شناسیم که نیت خوبی دارند و با بی‌خیالی می‌گویند باشه، من …» اما هرگز پیگیری نمی‌کنند. اگر شما چنین فردی هستید، بدانید که به‌ زودی اعتماد دوستان‌تان را از بین می‌برید و آنها کم‌کم شما و گفته‌هایتان را باور نمی‌کنند.

  • اگر مطمئن نیستید که توان انجام کار مشخصی را دارید یا نه، حاضر به انجامش نشوید چون ممکن است باعث ناامیدی دوست‌تان شوید. در مقابل، در مورد این واقعیت که توانایی انجام کار مورد نظر را ندارید، صادق باشید.
  • دوستان‌تان باید احساس کنند که همیشه و حتی در زمان‌های سخت می‌توانند روی شما حساب کنند. اگر شما فقط در زمان خوشی در کنارشان باشید، دوستی منفعت‌طلب خواهید بود.

۳. زمانی که اشتباهی مرتکب می‌شوید، عذر‌خواهی کنید

اگر می‌خواهید دوستان‌تان به شما اعتماد کنند، نباید طوری برخورد کنید که انگار بی‌عیب هستید. اگر می‌دانید که مرتکب اشتباهی شده‌اید،‌ به جای انکار کردن، مسئولیت آن را پذیرید. اگرچه دوستان‌تان از اشتباه شما خوشحال نمی‌شوند، اما از این که به اندازه‌ی کافی پخته باشید که آن را بپذیرید، خشنود می‌شوند؛ تظاهر نکنید اتفاقی نیفتاده است یا حتی تقصیر را گردن فرد دیگری بیاندازید.

  • زمانی که عذرخواهی می‌کنید، باید آن را باور داشته باشید. دوستان‌تان باید صداقت را در صدای شما بشنوند. کاری نکنید که فکر کنند شما به احساسات‌شان اهمیت نمی‌دهید.

۴. صادق باشید

اگر می‌خواهید دوست خوبی باشید و مردم به شما اعتماد کنند، باید در مورد احساسات، رفتار دوستا‌ن‌تان و این که در مورد دوستی‌تان چه حسی دارید، صادق باشید. وقتی در مورد احساسات خود صداقت داشته باشید، ارتباط شما با دوستان‌تان بیشتر می‌شود و آنها با شما درد‌ دل خواهند کرد. اگر دوست‌تان آزرده‌خاطر‌ شده است، نترسید که در این مورد با وی صحبت کنید؛ و همین‌طور اگر چیزی شما را ناراحت می‌کند، از صحبت در مورد آن خجالت نکشید.

  • صداقت با رُک‌گویی (که می‌تواند باعث آرزده شدن دوست‌تان شود) متفاوت است. مثلا اگر فکر می‌کنید که دوست‌تان مشکل خاصی مثل اعتیاد دارد، وظیفه‌ی شما به عنوان یک دوست این است که در مورد آن با وی صحبت کنید؛ اما اگر فکر می‌کنید او در لباس جدیدش عجیب به نظر می‌رسد، بهتر است نظرتان را برای خود نگاه دارید.
  • واقعی رفتار کنید. اگر می‌خواهید دوستی‌های پایدار و طولانی مدت داشته باشید، با کسانی در ارتباط باشید که عمیقا برایشان ارزش قائل هستید. برای افرادی وقت بگذارید که در کنار آنها می‌توانید خودتان باشید. اگر رفتارتان خالی از صمیمیت و خلوص باشد، دوستی‌تان دوام نخواهد داشت.

۵. از دیگران سوءاستفاده نکنید

اگر یکی از دوستان‌تان شک کند که شما در حال سوءاستفاده از او هستید، شما را کنار خواهد گذاشت. دوستی‌های واقعی به دلیل محبوبیت یک نفر یا روابطی که وی دارد، شکل نمی‌گیرند. اگر تلاش کنید با کسی دوست شوید صرفا برای این که به عضویت یک گروه خاص دربیایید، این کار نه دوستی، بلکه فرصت‌طلبی نام دارد و نیت اصلی شما به ‌زودی فاش می‌شود.

  • اگر شما به شخصی معروف باشید که از دیگران سوءاستفاده می‌کند، افراد جدید برای آغاز دوستی با شما اشتیاقی نخواهند داشت.
  • دوستی حول محور تبادل و بده بستان می‌چرخد. شاید راحت باشد که یکی از دوستان‌تان هر روز با اتومبیلش شما را به مدرسه یا دانشگاه برساند، اما در مقابل، شما نیز باید برای او کاری انجام دهید.

۶. وفادار باشید

اگر دوست‌تان درباره‌ی موضوعی محرمانه با شما صحبت می‌کند، آن را نزد خود نگاه دارید و در موردش با دیگران حرف نزنید. دقیقا همان‌طور رفتار کنید که از دوست‌تان انتظار دارید. پشت سر دوست خود صحبت نکنید و نیز در مورد اطلاعات محرمانه‌ای که با شما در میان گذاشته، شایعه‌پراکنی نکنید. هرگز در مورد دوست‌تان چیزی نگویید که نمی‌توانید مقابل رویش بگویید. نسبت به دوستان واقعی‌تان وفادار باشید و اگر دوستان جدید یا افرادی که کمتر می‌شناسید در موردشان شایعه‌پراکنی کردند، آماده‌ی دفاع از آنها باشید.

  • بخشی از وفاداری، درک اهمیت یک دوستی طولانی و پایدار است. این دوستی را با گذراندن وقت‌تان با یک دوست جدید یا فردی که به تازگی ملاقات کرده‌اید، عوض نکنید.
  • اگر به فردی مشهور هستید که نمی‌توانید دهان خود را نگاه دارید یا شایعه‌پراکنی می‌کنید، دوستان‌تان خیلی زود خواهند فهمید و در آینده برای به اشتراک گذاشتن مسائل شخصی‌شان با شما یا حتی گذراندن زمان با شما، تعلل خواهند کرد.
  • اجازه ندهید دیگران در مورد دوست‌تان بدگویی کنند. تا زمانی که فرصتی برای شنیدن موضوع از سوی دوست‌تان ندارید، با هر شنیده‌ای به عنوان شایعه برخورد کنید. اگر کسی چیزی می‌گوید که شما را شگفت‌زده می‌کند و به نظرتان کاری نیست که دوست‌تان انجام داده است، بهتر است این‌گونه پاسخ دهید: من او را می‌شناسم و چیزی که می‌گویی به نظر درست نیست. بگذار من با او صحبت کنم و نظرش را در این مورد بفهمم. تا آن زمان ممنون می‌شوم که در این مورد با دیگران صحبت نکنی

۷. احترام بگذارید

دوستان خوب با گشاده‌رویی و حمایت دوطرفه، به یکدیگر احترام می‌گذارند. اگر دوست شما ارزش‌ها و باورهای مشخصی دارد که با عقاید شما هم‌خوانی ندارد، به انتخاب‌های وی احترام بگذارید و با گشاده‌رویی آنها را بشنوید. اگر می‌خواهید دوست‌تان به شما اعتماد کند، باید بتواند به راحتی عقایدی را به زبان بیاورد که شما ممکن است با آنها موافق نباشید یا در مورد دیدگاه جدیدش با شما بحث کند. اگر دوست‌تان فکر می‌کند که با هر ایده‌ی جالب یا جدید او مخالفت می‌کنید، این یعنی برای دوستی‌تان ارزش قائل نیستید.

  • گاهی ممکن است حرف‌های دوست‌تان به نظر شما کسل‌کننده، نامناسب و ناراحت‌کننده باشد، اما باید برای او احترام قائل شوید و بدون قضاوت، به صحبت‌هایش گوش کنید.
  • در مواردی که با دوست‌تان مخالف هستید، مخالفت‌تان را با احترام اعلام کنید و به موضوعات گوناگون از زوایای متفاوت بنگرید.

گام دوم: حمایتگر باشید

۱. از خود گذشتگی کنید

اگرچه امکان ندارد که همیشه فداکاری کنید، از خودگذشتگی از مهم‌ترین صفات یک دوست خوب است. هر زمان که می‌توانید آرزوهای دوست‌تان را برآورده کنید. محبت‌های وی را متقابلا جبران کنید تا دوستی‌تان تقویت شود. اگر فقط در هنگام نیاز به کمک به یاد دوستان‌تان بیافتید، دیگران خیلی زود می‌فهمند که شما به فکرشان نیستید و به فردی خودخواه مشهور می‌شوید.

  • به دوستان‌تان از صمیم قلب لطف کنید، نه به خاطر اینکه در عوض چیزی از آنها می‌خواهید.
  • از خودگذشتگی در زمان مناسب با این که به دیگران اجازه دهید از شما سوءاستفاده کنند، متفاوت است. اگر همیشه به دوستان‌تان کمک می‌کنید و در عوض چیزی عایدتان نمی‌شود، شاید مشکل از سوی خودتان باشد.
  • از سخاوت دوست‌تان سوءاستفاده نکنید. زمانی که دوستی کاری برایتان انجام می‌دهد، سریعا جبران کنید. پولی که قرض گرفته‌اید را بدون معطلی پس دهید.

۲

شنونده‌ی سراپاگوش و خوبی باشید

مکالمات را به صحبتی یک طرفه از سوی خود تبدیل نکنید. برای درک و حمایت کامل دوست‌تان باید با دقت به صحبت‌هایش گوش کنید. شاید ساده به نظر برسد، اما به اندازه‌ای که در مورد خودتان حرف می‌زنید، باید گوش بدهید. اگر هر مکالمه‌ای را به صحبتی یک طرفه در مورد احساسات خودتان تبدیل کنید، دوست‌تان از این رابطه چیزی به دست نمی‌آورد. با گوش دادن، دوست‌تان اطمینان خاطر پیدا می‌کند که شما به وی اهمیت می‌دهید.

  • اگر فقط منتظر تمام شدن صحبت‌های دوست‌تان باشید تا آنچه را که خودتان می‌خواهید بگویید، بی‌شک دوست شما متوجه خواهد شد.
  • سعی کنید تعادل را رعایت کنید تا دوست‌تان نیمی از مکالمه را صحبت کند. گرچه بعضی افراد خجالتی‌تر از دیگران هستند، اما اگر دوست‌تان احساس کند که وقتی با شماست، فرصتی برای صحبت کردن ندارد، دوستی‌تان پیشرفتی نخواهد داشت.

۳. به دوستان‌تان کمک کنید تا بر مشکلات‌شان غلبه کنند

برای این که حامی واقعی باشید، باید بتوانید در زمانی که دوستان‌تان روزهای سختی را سپری می‌کنند در کنارشان حضور داشته باشید. اگر احساس می‌کنید دوست‌تان گرفتار مشکلی شده که نمی‌تواند آن را کنترل کند (مثل مصرف مواد مخدر)، از صحبت درباره‌ی موضوع نترسید و به او کمک کنید تا از این موقعیت رها شود.

  • گمان نکنید که دوست‌تان می‌تواند به تنهایی بر مشکلش غلبه کند؛ شاید در همین لحظه صدای شما لازم باشد تا او را هشیار کند. اگر مشکلی می‌بینید، در موردش حرف بزنید، حتی اگر احساس عجیبی در این مورد دارید.
  • دوست‌تان باید بداند که در زمان‌های سخت می‌تواند به شما تکیه کند. هر چقدر او کمتر احساس تنهایی کند، کنار آمدن با مشکلات برایش آسان‌تر خواهد بود.
  • اگر تمام چیزی که دوست‌تان می‌خواهد، حرف زدن در مورد مشکلش است، این کار در ابتدا ایرادی ندارد؛ اما شما باید به وی کمک کنید تا برای مشکلاتش راهکارهای عملی پیدا کند.
  • برای مثال، اگر دوست‌تان قبول دارد که دچار اختلال در خوردن است و به سادگی قول می‌دهد که از این به بعد بیشتر بخورد، شما باید این مشکل را جدی‌تر پیگیری کنید و مثلا با یک متخصص سلامت م کنید.

۴. در زمان بحران در کنارشان باشید

اگر قرار است دوست‌تان در بیمارستان بستری شود، به عیادتش بروید. اگر حیوان خانگی‌اش گم شده است، برای پیدا کردنش به او کمک کنید. اگر به کسی نیاز دارد که همراهش باشد، در کنارش باشید. وقتی دوست‌تان در کلاس درس حاضر نیست، برایش از مطالب یادداشت‌برداری کنید. وقتی از هم دور هستید، برایش نامه و کارت پستال بفرستید. اگر یکی از اعضای خانواده‌اش فوت کرده‌ است، در مراسم تشییع جنازه و ختم وی حاضر شوید. کاری کنید دوست‌تان بداند که در هر زمانی می‌تواند روی شما حساب کند.

  • مطمئن شوید که دوست‌تان همیشه در وسط یک بحران (که شاید حتی ساختگی باشد) قرار ندارد. شما باید در زمان‌های سخت برای کمک در کنارش باشید اما کل رابطه نمی‌تواند حول این مسئله شکل بگیرد.
  • بخشی از حضور شما در کنار دوست‌تان در زمان بحران، فراهم کردن حمایت احساسی است. به اندازه‌ی کافی به دوست خود اهمیت دهید تا بتواند با شما درددل کند و سبک شود. دستمالی به او بدهید و با دقت به حرف‌هایش گوش کنید. اگر به نظرتان صحبت کردن صحیح نیست، نیازی نیست حرفی بزنید، فقط آرام و اطمینان‌بخش باشید.
  • اگر دوست‌تان در میان بحرانی قرار دارد که به نظر حل‌شدنی نیست، نگویید همه چیز درست خواهد شد». گاهی نگفتن این جمله سخت است اما اطمینان خاطر کاذب دادن اغلب بدتر از سکوت کردن است. در مقابل، اجازه دهید دوست‌تان بداند که در این بحران در کنارش هستید. صادق اما با انرژی مثبت باشید.
  • اگر دوست‌تان از خودکشی صحبت می‌کند، با یک نفر دیگر در این باره صحبت کنید. اینجا قانون احترام به حریم شخصی» صدق نمی‌کند، چون حتی اگر دوست‌تان التماس کند که به کسی چیزی نگویید، باید این کار را انجام دهید و او را به فردی حرفه‌ای برای کمک معرفی کنید. پیش از این که فرد دیگری را دخیل کنید، با والدین خود و والدین دوست‌تان یا همسرش صحبت کنید ( البته تا زمانی که این افراد مسبب مشکل نیستند).

۵. م‌های صحیح دهید

برای این که دوست خوبی باشید باید بتوانید موقعیت دوست‌تان را از نگاه خودش ببینید و نظر خود را بدون تحمیل آن، با وی در میان بگذارید. هیچ‌گاه دوست خود را قضاوت نکنید، فقط وقتی با شما با درد دل می‌کند، به او م دهید.

  • از ایده‌های بی‌پایه و امتحان نشده برای م دادن استفاده نکنید. به دوست‌تان فضا دهید و در صورت نیاز، راهکاری ارائه کنید که قبلا امتحان شده و صحیح است. همیشه قبل از اینکه م دهید، در این باره از دوست خود بپرسید.
  • در بعضی موارد، یک دوست می‌تواند با رفتاری محکم و جدی، دیگری را از موقعیتی خطرناک نجات دهد. اما محتاط باشید؛ شما نباید سخنرانی کنید یا بیش از حد دوست‌تان را نصیحت کنید. با استفاده از اطلاعات واقعی، دیدگاه خود را در مورد موقعیتش به او بگویید و پیشنهاد دهید که اگر شما در موقعیت او بودید، چه می‌کردید.

۶. به دوست‌تان در زمان مورد نیاز، فضا دهید

بخشی از حامی بودن، قبول این واقعیت است که دوست‌تان همیشه نمی‌خواهد زمانش را با شما سپری کند. یاد بگیرید که گاهی عقب‌نشینی کنید و به دوست‌تان فضا دهید. درک کنید که شاید او نیاز دارد کمی تنها باشد یا وقت خود را با دیگران بگذراند. نباید سمج یا نیازمند جلوه کنید. اگر همواره به دوست خود بچسبید و هر لحظه که در کنارتان نیست، بخواهید او را چک کنید، شبیه فردی می‌شوید که نسبت به دیگران احساس مالکیت دارد.

  • اگر دوست‌تان دوستان مختلف و فراوانی دارد، حسادت نکنید. هر رابطه‌ای خاص و متفاوت است و بدین معنا نیست که دوست‌تان قدر شما را نمی‌داند.
  • این که به یکدیگر اجازه دهید وقت خود را با دوستان دیگر سپری کنید به هر دوی شما فرصت می‌دهد که با حسی تازه و قدردانی بیشتر با هم ملاقات کنید.

گام سوم: دوستی‌تان را ماندگار کنید

۱. یاد بگیرید که ببخشید

اگر می‌خواهید دوستی‌تان پایدار باشد، باید بتوانید دوست خود را ببخشید و به دوستی‌تان ادامه دهید. اگر کینه‌ی خود را نگه دارید و کاری کنید که تلخی و رنجش به وجود آید، نمی‌توانید به دوستی خود تداوم ببخشید. به یاد داشته باشید که هیچ کس بی‌عیب و نقص نیست و اگر دوست‌تان از صمیم قلب عذر می‌خواهد و کار واقعا بدی انجام نداده است، باید از آن چشم‌پوشی کنید.

  • اگر دوست‌تان کاری انجام داده که قابل بخشش نیست و نمی‌توانید از آن بگذرید، بهتر است به این دوستی پایان دهید، تا اینکه سعی کنید یک دوستی فنا شده را به زحمت حفظ کنید. اما این اتفاق باید به‌ندرت پیش بیاید.
  • اگر از دوست‌تان عصبانی هستید اما دلیلش را به وی نگفته‌اید، تا زمانی که در این باره با او صحبت نکنید، نمی‌توانید وی را ببخشید.

۲. دوستان‌تان را همانطور که هستند بپذیرید

کلیه نوجوانانی که تمایل به ثبت نام در انجمن نوجوانان را دارند جهت تهیه فرم ثبت نام به یکی از پنج آدرس ذیل مراجعه نمایند.

گلشهر.خیابان شفیعی.نبش شفیعی۱۷.سوپر مارکت سید

گلشهر.بعد از فلکه دوم.روبروی شفیعی ۳۶.لوازم التحریر حافظ

گلشهر.آوینی۱۷.بین گلریز ۱۷ و ۱۹
روبروی کتابخانه فردوسی.آرایشی و بهداشتی خاطره

صاحب امان.روبروی بازار ملل.نبش نوروزی یک.آرایشگاه رضا

گلشهر.نبش سخاوت ۳۰.خرازی سارا

لازم به ذکر است تهیه فرم و ثبت نام کاملا رایگان است.
ضمنا پس از تکمیل فرم بهمراه عکس پشت نویسی شده و کپی شناسنامه یا کارت ملی به همان فروشگاه عودت دهید.

:با ما همراه باشید.
انجمن نوجوانان مشهد

 

باتشکر.پل ارتباطی
شفیعی ۰۹۳۳۲۲۹۴۵۹۰


باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

تأثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد

یکی از سطوح و عرصه‌های مهم مشارکت ی، شرکت مردم یک جامعه در انتخابات است.

به گزارش خبرنگار حوزه شهری گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جستجو در ادبیات موجود در مورد مشارکت ی این نکته را روشن می‌سازد که با وجود راه‌های گوناگون مشارکت و مداخله در ت، توجه خاصی به انتخابات»، مشارکت انتخاباتی» و حقوق مردم در انتخابات» است. اهمیت مشارکت انتخاباتی سبب شده که محور مشارکت ی غالباً بر محور مشارکت انتخاباتی بچرخد.

 

انتخابات، معیاری برای سنجش تأثیر دموکراسی و کیفیت آن و محکی برای بررسی مردم‌سالاری در جامعه به شمار می‌آید، اما این که بگوییم انتخابات دقیقا چه تأثیری بر زندگی مردم داشته، در دوره‌های گوناگون متفاوت است. انتخابات در یک کشور هنگامی تأثیرگذار است که احزاب شکل گرفته، به تدریج قدرتمند شده و برنامه‌های خود را ارایه داده باشند و مردم بر اساس آن برنامه‌ها رأی دهند و رفته‌رفته تأثیر آن را ببینند. باید به این مسایل توجه داشته باشیم که از زمان شکل‌گیری پارلمان در ایران، احزاب قدرتمند داشتیم؟ 

 

تاثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد

 

از طرفی احزاب تا چه اندازه با برنامه در انتخابات ظاهر شدند؟ برای این بررسی وقتی سراغ اسناد انتخابات می‌روید، می‌بینید اکثر انتخابات برگزار شده در ایران با توجه به تراکت‌ها و پوسترهای آن دچار شعارزدگی است، شعارهای کلی درباره معیشت، اشتغال، رفاه و غیره اما هیچ‌گاه یک سازوکار و روشی برای شعارهای خود ارایه نمی‌کنند.

 

شاید برخی بگویند لازم نیست که یک شخص یا جریان انتخاباتی بیاید و تمام برنامه‌های خود را هنگام کاندیدا شدن ارایه کند، بلکه بسیاری از برنامه‌ها را می‌تواند بعد از انتخابات بیان کند. این مورد هم در تاریخ قابل مشاهده است، افراد بسیاری با برنامه نیم‌بند در انتخابات شرکت کردند و پیروز شدند؛ اما پس از پیروزی حتی در برنامه‌های نیم‌بندشان هم به موفقیت نسبی نرسیدند. اگرچه در این میان استثنایی مانند دکتر محمد مصدق داشتیم که بحث ملی شدن صنعت نفت یکی از برنامه‌ها و شعارهای اصلی وی بود که تلاش کرد ت‌ها و برنامه‌های خود را در این راه متمرکز کند. با این حال، حتی دکترمصدق نیز که تا حدودی در راستای شعارهایی که می‌داد عمل کند، او نتوانست به یکی از برنامه‌هایش که اصلاح قانون انتخابات بود، دست پیدا کند.

 

تاثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد 

 

اگرچه نمی‌توانیم بگوییم دکتر مصدق دروغ گفت و یا این برنامه در دستورکار دولت وی قرار نگرفت. بلکه کودتای آمریکایی پهلوی باعث شد که دکترمصدق نتواند به برنامه‌هایش سامان دهد، اگرچه زمینه‌های برخی از برنامه‌ها را طبق اسناد به جامانده فراهم کرده بود. ضمن اینکه باید توجه کرد که برخی مشکلات انتخابات ما به لحاظ قانون انتخابات است که هنوز هم ادامه دارد. در بررسی‌هایی که داشتم با نوشته‌ها و مطالبی مواجه شدم که از دور چهارم مجلس شورای ملی در مطبوعات منعکس شده و به ایرادها و مشکلات جدی قانون انتخابات پرداخته شده بود.

 

انتخابات، در صورتی می‏‌تواند نقش شایسته و مؤثر خود را در روند اجتماعی و دموکراتیک ساختن ت، بازی کند که مردم از آگاهی و شعور ی بالاتری برخوردار باشند و نسبت به حقوق و نقش‌ خود در معادلات ی و سرنوشت ی‌شان حساس باشند. حساسیت ی، آن‏ها را به صحنه ت خواهد کشاند و آگاهی و شعور ی به آن‏ها کمک خواهد کرد که در انتخاب خود هوشیارانه‌‏تر و دقیق‌‏تر عمل کنند و فارغ از گرایشات طایفه‏‌ای، منطقه‏‌ای، حزبی و غیره به شایسته‌‏ترین تیم انتخاباتی رأی دهند تا بتوانند بهترین حکومت را برای اداره کشور، ایجاد کنند.

 

تاثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد

 

اهمّیتِ انتخابات، در نتیجه و پیامدی است که برای کشور و مردم به بار می‌آورد. از این‏جا می‌توان گفت که دموکراسی توسط مردمی ایجاد می‌شود که  آگاهانه در انتخابات شرکت کنند و پس از انتخابات نیز نقش حفاظت‌کننده خود را با حساسیت آگاهانه ی در قبال سرنوشت شان، بازی کنند و ت نیز زمانی اجتماعی و انسانی می‌شود که مردم در فعالیت‏‌های ی، فعالانه شرکت کنند.

 

در حالی که امروزه در بسیاری از نقاط جهان دموکراسی و آزادی به حدی رسیده که انتخابات جزء جدایی‌ناپذیر زندگی مردم شده؛ هنوز کشورهایی هستند که ادعای حقوق بشری و تمدنشان گوش فلک را پر کرده است؛ اما نمی‌دانند انتخابات چیست. کشورهایی که هر روز موشک می‌خرند و می‌خرند و می‌خرند. کشورهایی که حتی ن در آن حق رانندگی ندارند. کشورهایی که همه آنها را با نام قطر، عربستان سعودی و امارات می‌شناسیم.

 

یکی از مهمترین کارکردهای انتخابات، قاعده‌مند کردن انتقال قدرت ی از گروهی به گروه دیگر است. فقدان قاعده‌ای برای انتقال و توزیع قدرت ی و مسئولیت اداره جامعه، مصائب ی گوناگونی به دنبال می‌آورد. ایمان به وجود و کارکرد انتخابات به گروه‌هایی که برای تصاحب قدرت ی به رقابت می‌پردازند، تضمین می‌دهد که بهترین راه و شیوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعیت لازم از سوی مردم، مسالمت‌آمیزترین شیوه در رسیدن به اریکه قدرت است. انتخابات در ت صرف، بمانند یک تیغ دولبه می‌ماند، از یک طرف گروه یا شخصی را از قدرت و حکومت خلع ید و از طرف دیگر قدرت جدیدی را جایگزین می‌کند.

 

تاثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد

 

دلایلی که مردم هر جامعه‌ای باید در انتخابات جامعه خود شرکت کنند

 

1. تمام تلاش دشمن این است که مردم را از انتخابات ناامید کنند

2. مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هر نظامی را واکسینه می‌کند

3. اولین سود حضور حداکثری در انتخابات به خود مردم برمی‌گردد

4. حضور گسترده مردم در انتخابات، اقتدار هر نظامی را افزایش می‌دهد

5. انتخابات پرشور هر کشوری را در مقابل بیگانگان بیمه می‌کند

6. مردم سالاری با حضور مردم محقق می‌شود

7. انتخابات نمایش جمهوریت هر نظامی است

8. حضور حداکثری در انتخابات یعنی مردم نظام حاکم بر کشور خود را دوست دارند

9. رای دادن دفاع از خود است

10. هر نظامی متکی به آراء مردم است

 

اجزای انتخابات

 

انتخابات و فضای محیط بر آن متشکل از اجزای زیر است

 

1. برگزار کنندگان ( دولت، احزاب و گروه‌هایی که نامزدها به آنان وابسته‌اند)

2. انتخاب شوندگان (نامزدهای انتخاباتی که احیاناً وابستگی گروهی دارند و در کنار ویژگی‌های شخصی ممکن است سوابق مدیریتی و خدمتی هم داشته باشند)

3. انتخاب کنندگان(کسانی که برای واگذاری قدرت و انتقال آن به نامزدهای انتخاباتی وارد عرصه انتخابات می‌شوند) اینان واجد شرایط رای دادن هستند که ممکن است وابستگی جزئی یا گرایشی نسبت به احزاب و گروه‌ها یا نامزدها داشته باشند و برپایی این گرایش و میزان اطلاعاتی که از موضوع‌های ی دارند، دست به انتخابات بزنند.

4. نظام‌های انتخاباتی (متشکل از قوانینی که هر کشور برای برگزاری انتخابات وضع کرده و می‌تواند شامل سن واجدان حق رای دادن یا نحوه گزینش نامزدها برای ورود به عرصه انتخابات باشد)

5. فضای حاکم بر جامعه (موضوع‌های ی و فضای فرهنگی- اجتماعی حاکم در زمان انتخابات)

 

تاثیر انتخابات بر جامعه/ جامعه‌ای که حق انتخاب دارد

 

گفتنی است، انتخابات به عنوان عالی‌ترین مظهر حضور مردم در عرصه ی و مهمترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است. نظام مردم سالار نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، نظام داشتن حکومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است. برگزاری انتخابات مشارکت‌آمیز و رقابتی احساس مسئولیت نظام در مقابل خواست‌های جامعه را افزایش می‌دهد. انتخابات موجب افزایش احساس مسئولیت حاکمان در مقابل خواست‌های جامعه می‌شود.

 

انتخابات، همه چیز نیست؛ بلکه فقط راه‏کار و امکانی است که ت و قدرت را از انحصار افراد و گروه‌های خاص بیرون می‌کشد و به میان مردم می آورد، ولی مقدار استفاده از آن، حداکثر، به آگاهی ی و حساسیت ی خود مردم وابسته است. روشن است که مردمی که نتوانند از این امکان، هوشیارانه و آگاهانه استفاده کنند، دموکراسی به معنای واقعی آن تحقق نخواهد یافت و آن‏ها اولین بازندگان هر انتخاباتی انتخابات خواهند بود.

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها